رحم ومروت

بنام خدا

گویند روزی مردی مومن ودرستکار شاهد

مراسم  تشیع جنازه مردی فاسق بود .

 وپیش خود گفت من چرا باید در مراسم او

شرکت کنم . او که مردی فاسق و فاسدیست

و ممکن است شرکت در مراسم او  حتی باعث

لطمه خوردن  به اعتبار من شود و......

شب  در خواب دید که مرد فاسق در

مکانی خوش وخرم مشغول گشت وگذار است

از او سال کرد توکه حال دنیاییت اینچنین بود

چه شد که به چنیین جایگاهی رسیدی

ان مرد گفت

بله جایگاه من همان بود که تو می گویی وقرار

بود من عذابی سخت داشته باشم ولی از 

بی رحمی تو خداوند مرا بخشید وچنین جایگاهی

نتیجه بی رحمی توست .

پس خدایا همیشه مهربانی خودت را بر ما

ارزانی دار وما را همیشه  مهربان نگه دار