فقط خدا

اجتماعی ، عرفانی

فقط خدا

اجتماعی ، عرفانی

یا مقلب القلوب والبصار

بنام خداوند جان آفرین

 

یا مقلب القلوب والبصار

یا مدبر اللیل والنهار

یا محول الحول والاحوال

حول حالنا الی احسن الحال

 

 ای گرداننده چشمها ودلها

ای اداره کننده شبها وروزها

ای دگرگون کننده زمانها وگردشها

حال مرا به بهترین حال مبدل فرما

 

سـاقیـا آمــدن عیـد مبـارک بــادت

وان مواعید که کردی مرواد از یادت

در شگفتم که دراین مدت ایام فراق

برگرفتی ز حریفان دل و دل میدادت

 

ای خدای مهربان من ، ای که کلید های غیب ، تنها نزد توست ، وجز تو کسی آنها را نمی داند .

ای خدای مهربان من ، ای که آنچه را در دریا وخشکی است می دانی

ای خدای مهربان من ، ای که بی اراده تو هیچ برگی از درخت نمی ریزد مگر آنکه از آن اگاه باشی

ای خدای مهربان من ، ای  خدای که مرگ وزندگی ما در دست توست

 

ای گرداننده چشمها ودلها

ای اداره کننده شبها وروزها

ای دگرگون کننده زمانها وگردشها

حال مرا به بهترین حال مبدل فرما

 

و حال تمام دوستان درگاهت

و تمام دوستان ما

و تمام آشنایان

وتمام غریبه های آشنا

و تمام قریبه های نا آشنا

همه را به بهترین حال مبدل فرما

وهمه را در پناه خودت

شاد وخندان نگه دار

باشد که ما نیز به یاری تو

ای خدای مهربان

در این سال جدید بنده خوبی باشیم .

گذر فصل ها

بنام خدا

مشکلات ما انسانها که بیشتر آنها زایده افکار واعمال ماست باعث شده که به یک حالت روزمردگی برسیم

وتوجه ما به اطراف مان و به جریان های که در کنار ما می گذرد بسیار محدود وبی دقت وبسیار سطحی باشد .

برای مثال همین تغییر فصل ها همین آمدن نوروز وبهار همین گذشت زمستان ، پاییز ، تابستان

ما اگر دقیق به آنها توجه کنیم ممکن است  به نتایج خیلی خوبی برسیم مثلا به موضوع فکرکنیم چرا تغییر فصل ، چرا هر فصل با یک سری مشخصه های منحصر به فرد و چراهای دیگر .......

این بنده حقیر خدا وقتی داشتم به این موضوع فکر می کردم اولین چیزی که توجه مرا جلب کرد این بود که این تغییر فصول نشانه ای  از نشانه های حکمت خدا می باشد وبه قول بزرگان وقدمای ما خداوند متعال برای هر چیزی نشانه ای  از حکمت خودش را گذاشته از گندم به آن کوچکی که خطی بر روی آن است تا کهکشانهای بی منتها که هزاران ستاره وسیاره دارند.

دومین موضوع قابل توجه گذر وعبور فصل هاست که وقتی خوب دقت می کنم می بینم گذر آنها در واقع گذر عمر ماست و این بهار وزمستان ها ، بهار وزمستان عمر ماست وگر نه فصول گرچه در حال گذر می باشند ولیکن فانی نیستند بلکه سیالند .

سومین موضوع زیبایهای است که در هر کدام از این فصول خدای مهربان برای ما قرار داده تا با استفاده از آنها

این دنیای خاکی را برای خودمان بهشتی از زیبایها کنیم . سرسبزی وخرمی بهار ، پر محصول وپر بار بودن تابستان ، برگ ریزنهای زیبای پاییز ، برف وبارنهای قشنگ زمستان وهزاران هزار زیبایی دیگر ..

این مواردی که در بالا ذکر شد یک ذره از دریای بی توجه های ماست وموضوع های زیادی وجود دارد که اگر ما با دقت به انها نگاه که آنها را جور دیگر خواهیم دید .

 تولد ودوران کودکی ، هیاهو وسروصدای کودکان و بازیهای آنها ، روابط ماانسانها با یکدیگر ، کشورها ، لهجه ها وآداب وسنن ملتها ، قومها ، آبها ، کوهها ، دشتها ، پرندگان ، چرندگان ، درندگان ، آسمان ، زمین ..................

خدایا کمک کن که ما نشانه های حکمتت را بهتر ببینیم وبهتر استفاده کنیم .

ملکا

ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی

نروم جز بهمان ره که توام راهنمایی

نتوان وصف تو گفتن که تو در فهم نگنجی

نتوان شبه تو جستن که تو در وهم نیایی